تنها چند ساعت پس از شروع مرخصی زایمان، مارنی خود را در بیمارستان یافت، در حالی که پزشکان و پرستاران سخت تلاش میکردند تا با اثرات پره اکلامپسی مبارزه کنند.
در یک مقطع، در عرض یک ساعت، سطح آنزیمهای کبدی مارنی به نزدیک ۶۰۰ رسید، در حالی که باید بین ۲۰ تا ۳۰ باشد. مارنی به سندرم HELLP (که مخفف همولیز است - تجزیه گلبولهای قرمز خون، افزایش آنزیمهای کبدی و کاهش پلاکتها) مبتلا شده بود.
برای جلوگیری از تشنج به او سولفات منیزیم داده شد، اما در نتیجه دچار دوبینی و حتی سهبینی شد. بدنش ورم کرد. پرستارش تمام شب کیسههای یخ را روی بدنش عوض میکرد تا با گرگرفتگی مقابله کند. او به یاد میآورد که وقتی پرستارش درخواست کمک اضافی کرد، دهها نفر به داخل اتاق هجوم آوردند. او از اینکه همه با هم همکاری کردند تا از سلامت او و نوزادش، سامی، مطمئن شوند، شگفتزده شد.
مارنی میگوید: «تیم مراقبت فوقالعاده دلسوز و الهامبخش اعتماد به نفس بود. در هر قدم از مسیر، اعتماد به نفس و برنامهای به همراه گزینههای پشتیبان را میشنیدم. از همه مهمتر، اطلاعات به طور یکپارچه به بسیاری از افرادی که از من مراقبت میکردند، منتقل میشد.»
مارنی و همسرش، آدام، پیش از این، پسر اولشان، برندان، را در هفته بیستم بارداری از دست داده بودند. این یک فقدان ویرانگر بود، اما باعث شد که آنها به یاسر السید، پزشک متخصص زنان و زایمان بیمارستان ما و استاد چارلز بی. و آن ال. جانسون در دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد، مراجعه کنند.
مارنی میگوید: «ما دکتر السید را یک روز قبل از اینکه پسر اولمان را از دست بدهیم، ملاقات کردیم. از طریق دلسوزی باورنکردنی، دانش تخصصی، صداقت و توانایی او در ارائه دادهها یا پاسخ به هر سؤالی که میتوانستیم تصور کنیم، میدانستیم که از یافتن باورنکردنیترین پزشک روی کره زمین خوششانس بودهایم. همه ما توافق کردیم که وقتی از نظر احساسی و جسمی آماده باشیم، با هم سفری را آغاز خواهیم کرد تا رویای یک کودک زنده را به واقعیت تبدیل کنیم.»
مارنی در دوران بارداری با سامی، تا پنج بار در هفته با تیم مراقبتهای زنان و زایمان خود ملاقات میکرد. آنها علائم حیاتی او را با دقت کنترل میکردند و دکتر السید عملی به نام سرکلاژ دهانه رحم - یا بخیه دهانه رحم - انجام داد تا از زایمان زودرس جلوگیری کند. از آنجایی که تیم، مارنی را از نزدیک زیر نظر داشت، بلافاصله متوجه شدند که زمان رسیدن سامی فرا رسیده است.
مارنی میگوید: «تیم مراقبت فوقالعاده من به اندازه کافی باهوش بود که سطح پلاکتهای خونم را در ویزیتهایم کنترل کند. سطح پلاکتها در حال کاهش بود. فشار خونم به آرامی اما مطمئناً در حال افزایش بود. پرهاکلامپسی که همه ما از آن میترسیدیم، داشت خودش را نشان میداد. بلافاصله، تیم شروع به انجام اقداماتی کرد تا مطمئن شود پسرمان هنگام تولد تا حد امکان قوی خواهد بود.»
«من خیلی مریض بودم، اما آنها با مهارت خانواده ما را در زایمانی راحت راهنمایی کردند. خود دکتر السید بود که به من اطلاع داد که آماده زایمان هستم. شوهرم از من پرسید: «آیا برای بچهدار شدن آمادهای؟» من هرگز در زندگیام تا این حد برای هیچ چیز آماده نبودهام.»
سامی سالم به دنیا آمد. امروز او یک نوزاد در حال رشد است و در ۲۳ ژوئن برای تابستان اسکمپر به ما ملحق خواهد شد. مارنی، سامی و آدام در کنار دکتر السید و تیمی از بخش زنان و زایمان بیمارستان ما قدم خواهند زد.
مارنی میگوید: «افتخار بزرگی است که به عنوان قهرمان بیمار تابستانی اسکمپرز شناخته شویم، اما قهرمانان واقعی پرستاران استنفورد هستند. ما میدانیم که بدون مراقبت و نظارتی که دریافت کردیم، داستان ما میتوانست به طرز چشمگیری تغییر کند.»
او همچنین وقتی به تجربه خانوادهاش نگاه میکند، به شما، حامیان بیمارستان، فکر میکند. «میزان زایمان زودرس هنوز در سراسر کشور رو به افزایش است و اکنون بیش از هر زمان دیگری، زنان به مراقبت و نظارت تخصصی نیاز دارند. ما برای همیشه از مراقبتهایی که دریافت کردیم و همه افراد سخاوتمندی که از بیمارستان استنفورد حمایت میکنند، سپاسگزاریم.»
مارنی و سامی # هستندWhyWeScamper
ثبت نام در اسکمپر و از مراقبت، آسایش و درمان کودکان و مادران باردار بیشتری حمایت کنید.
