چهارشنبه، ۸ اکتبر، نقطه عطفی در تاریخ پیوند قلب کودکان است. دلیلش این است که لیزی کریز، ۳۲ ساله، در طول ۳۰ سالی که قلب اهدایی در سینهاش میتپد، نیازی به تعویض آن نداشته است. او تنها گیرنده پیوند قلب در آمریکا و احتمالاً جهان است که ۳۰ سال با همان قلب اهدایی که در کودکی دریافت کرده بود، زنده مانده است.
لیزی، که خانوادهاش سه فرزندش را به دلیل کاردیومیوپاتی اتساعی خانوادگی از دست داده و برادر بزرگترش نیز پیوند قلب داشته است، گفت: «در سال ۱۹۸۴، انتظار میرفت که من فقط پنج تا ۱۰ سال با قلب جدیدم زنده بمانم.»
سال ۱۹۸۴ سال مهمی برای پیوند قلب کودکان بود. اگرچه پیوند در کودکان بزرگتر انجام شده بود، اما در آن سال اولین سری پیوند قلب کودکان خردسال (زیر ۵ سال) در تعداد انگشتشماری از مراکز پیوند، مانند استنفورد و کلمبیا، انجام شد. این یک تحول بزرگ بود.
دکتر دنیل برنشتاین، متخصص قلب و عروق که در تمام دوران کودکی لیزی را در بیمارستان کودکان لوسیل پاکارد استنفورد و برنامه پیوند قلب هدایت کرده بود، گفت: «در آن زمان هیچکس مطمئن نبود که آیا قلب اهدایی در صورت پیوند به بدن چنین کودک خردسالی اصلاً رشد میکند یا خیر.»
این جراحی که برخی آن را آزمایشی میدانستند، در لحظهای دراماتیک انجام شد. لیزی چند ماه مانده به سومین سالگرد تولدش بود که قلبش به سرعت از کار افتاد. پیوند قلب تنها گزینه او بود.
او نمیتوانست در دستان بهتری باشد. این جراحی پیشگامانه توسط مرحوم نورمن شاموی، پزشک، پدر پیوند قلب آمریکا، رهبری شد که اولین پیوند قلب موفق بزرگسالان را در ایالات متحده در سال ۱۹۶۸ در استنفورد انجام داد. در تیم شاموی، دکتر فیلیپ اویر، که هنوز به عنوان استاد جراحی قلب و عروق در دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد فعال است، حضور داشت.
لیزی در زمان پیوند، جوانترین دریافتکنندهی موفق پیوند قلب در آمریکا بود.
اما بسیاری از پزشکان تصور میکردند که قلب جدید او در مقطعی نیاز به تعویض خواهد داشت. قلبهای پیوندی میتوانند به دلیل رد عضو یا سایر عوارض از کار بیفتند؛ سایر کودکان خردسالی که در سال ۱۹۸۴ قلب اهدایی دریافت کردند یا فوت کردند یا در نهایت به پیوند قلب دیگری نیاز پیدا کردند.
برنشتاین گفت که او و تیمش «مجبور بودند برای مدیریت پیوند لیزی، ترفندهای بیسابقه زیادی را انجام دهند. ما حتی برخی از تکنیکهایی را که پزشکان پیوند کلیه استفاده میکردند، به کار گرفتیم. به عنوان مثال، لیزی را یک روز در میان با استروئیدها درمان میکردیم تا رشد کند. ما همچنین از سیکلوسپورین، داروی سرکوبکننده سیستم ایمنی که تازه معرفی شده بود، استفاده کردیم. بعداً، با کسب اطلاعات بیشتر، متوجه شدیم که اگر بیش از 10 سال عمر کنید، احتمال زندگی طولانی با قلب پیوندی اولیهتان افزایش مییابد. سیستم ایمنی بدن بهتر با قلب جدید سازگار میشود.» (لیزی در نوجوانی به دلیل عوارض جانبی داروهای ضد رد پیوند به پیوند کلیه نیاز داشت.)
اینکه لیزی یک بیمار نمونه بوده، بیتاثیر نبوده است. او گفت: «من اهمیت مصرف داروهایم و فعالیت بدنی را میدانم.» درست است - دوستپسر و شوهر فعلیاش، جف، سال گذشته هنگام کولهگردی در یوسمیتی از او خواستگاری کرد و او در ۵ اکتبر نیمهماراتن راکاندرول را در سن خوزه به پایان رساند.
مری برگ، مددکار اجتماعی LCSW، که از سال ۱۹۸۰ در استنفورد مشغول به کار است، گفت: «داستان او واقعاً الهامبخش است.» برگ در زمان پیوند قلب لیزی و همچنین در سال ۱۹۸۳، زمانی که برادر ۱۶ ساله لیزی پیوند قلب انجام داد، برای کمک به والدینش، سوزان و چارلز کریز، آنجا بود. برگ هنوز هم در بیمارستان کودکان لوسیل پاکارد با بیماران کار میکند. «وقتی با خانوادههای جدیدی آشنا میشوند که از فهمیدن اینکه فرزندشان بدون پیوند قلب خواهد مرد، بسیار ناراحت هستند، از شیوه مثبت زندگی لیزی تشویق میشوند. و وقتی عکسهای لیزی را به اشتراک میگذارم، میبینند که او از نشان دادن جای زخمش خجالتی ندارد. غرور و شادی که لیزی با آن زندگی میکند، امید زیادی برای دیگران فراهم میکند.»
اما زندگی ۳۰ ساله با قلب پیوندی اولیه؟ هیچ کس نمیتوانست این نقطه عطف را پیشبینی کند. برنشتاین گفت: «من فکر میکنم این مورد، یادبودی از چیزی است که ما هنوز در زمینه زیستشناسی نمیفهمیم.»
لیزی و خانوادهاش در تمام این مدت هرگز قدرت اهدای عضو را فراموش نکردهاند. لیزی گفت: «ما همیشه به این نکته توجه داریم که در دوران غمی باورنکردنی، خانواده یک غریبه به من هدیه زندگی دادند. ما برای همیشه سپاسگزار هستیم.»
این مقاله برای اولین بار در وبلاگ زندگی سالمتر و شادتر در stanfordchildrens.org.


