الیس کاتنارو، چهار ساله، یک کودک پیشدبستانی کوچک و پرانرژی با چشمانی روشن و موهای بلوند تابدار است. او عاشق آواز خواندن و رقصیدن است. مادرش، رایان، در مورد مهارتهای اجتماعیاش میگوید: «او نیرویی است که باید روی او حساب کرد. در پارک، او بدون هیچ تردیدی به سمت بچههای دیگر میدود و از آنها میخواهد که بازی کنند. او اصلاً خجالتی نیست.»
باورش سخت است که الیز در بدو تولد آنقدر ضعیف بود که به سختی میتوانست حرکت کند. علت آن کمخونی شدید جنین بود که حدود یک ماه قبل از تاریخ زایمان، به دلیل پارگی در پوشش جفت ایجاد شده بود. رایان به یاد میآورد: «من یک بارداری طبیعی داشتم و سپس حدود هفته ۳۶، پشت میز کارم نشسته بودم و با خودم فکر کردم، 'او به اندازه معمول حرکت نمیکند.'»
یکی از پرستاران بیمارستان پاکارد، مادرِ اولین زایمان را تشویق کرد که برای سونوگرافی بیاید و قبل از اینکه رایان متوجه شود، او را برای سزارین اورژانسی به راهرو بردند. شوهرش، مارک، همه چیز را دید. او کمی پس از تولد نوشت: «به من گفته شد که نگاه کردن از پشت پرده اشکالی ندارد اما توصیه نمیشود. وقتی برای اولین بار دخترمان را دیدم که تقریباً کاملاً بیجان بود، به سختی توانستم خودم را کنترل کنم. مجبور بودم مدام به همسرم اطمینان بدهم که همه چیز خوب است تا او بتواند آخرین مرحله جراحیاش را پشت سر بگذارد.»
الیز که تنها چند ساعت از تولدش گذشته بود، آن شب سه بار خون دریافت کرد. او ۱۲ روز بعدی را در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان پاکارد گذراند تا بهبود یابد.
رایان به یاد میآورد: «آن موقع مثل یک عمر بود. اما همه با ما فوقالعاده بودند و ما را قدم به قدم راهنمایی میکردند. هیچ شکی نبود که آنها دقیقاً نمیدانند چه اتفاقی دارد میافتد. نمیدانم اگر او در بیمارستان دیگری بود، نتیجه چه میشد.»
بعد از اینکه الیز به خانهاش در ردوود سیتی رفت، مادرش او را مرتباً به مرکز مراقبتهای سرپایی کودکان مری ال. جانسون در پاکارد میبرد، جایی که پزشکان او را معاینه میکردند تا مطمئن شوند که رشد و نموش در مسیر درست است. تنها مشکل در ۱۵ ماهگی پیش آمد، زمانی که به نظر میرسید الیز در صحبت کردن کند است. رایان میگوید: «آنها گفتاردرمانی را برای او شروع کردند و وقتی ۲ ساله شد، واقعاً از بقیه جلوتر بود. خیلی اطمینانبخش بود که در آن ماههای اول، پاکارد از او مراقبت میکرد.»
رایان و مارک به نشانه قدردانی خود تصمیم گرفتند با هدیه سالانه حلقههای رهبری از بیمارستان حمایت کنند. مارک همچنین نامه تشکر صمیمانهای برای کریستوفر داوز، مدیرعامل پاکارد، فرستاد. او نوشت: «دیدن افرادی با این درجه از فداکاری که به بهبودی فرزندمان کمک میکنند، نادر و چشمگشا است. ما تا ابد سپاسگزاریم که افرادی مانند کارکنان شما وجود دارند و حاضرند هر کاری را که لازم است، روز به روز و با چنین فداکاری انجام دهند. ما زندگی دخترمان را مدیون بیمارستان و کارکنان فوقالعاده شما هستیم.»
