این هفته، یک پیشرفت خارقالعاده در دانشکده پزشکی استنفورد، امید را برای کودکان و خانوادههایی که با سرطانهای ویرانگر مغز یا نخاع که معمولاً غیرقابل درمان تلقی میشوند، روبرو هستند، به ارمغان میآورد. مطالعه جدید، منتشر شده در طبیعتای، نویدبخش نویدبخشی برای درمان تومورهای دوران کودکی با استفاده از سلولهای ایمنی است که در حال حاضر هیچ درمان موثری برای آنها وجود ندارد.
سطح شگفتانگیزی از پشتیبانیکمکهای مالی از سوی اهداکنندگان پرشور، این کشف متحولکننده را تقویت کرد. کمکهای مالی در هر اندازهای، در کنار اهدای بافت از سوی خانوادههای داغدار، این تحقیق را به پیش برد. دکتر میشل مونژ، عضو ... میلان گامبیر، استاد نورو-انکولوژی کودکان و نویسنده اصلی این مطالعه میگوید: «این نتایج - که مرا بیش از هر زمان دیگری به یافتن درمان امیدوار کرده است - مدیون نیکوکاری و خانوادهها و بنیادهایی است که به تحقیقات ما ایمان آوردهاند.»
این مطالعه به بررسی استفاده از درمان با سلولهای T CAR برای درمان سرطانهای کشنده مغز یا نخاع که بیشتر در کودکان رخ میدهد - از جمله گلیومای منتشر پونتین ذاتی (DIPG) که ساقه مغز را تحت تأثیر قرار میدهد. این کارآزمایی بالینی نه تنها یکی از اولین کارآزماییهایی است که اثربخشی سلولهای T CAR را در برابر هرگونه تومور جامد نشان میدهد، بلکه نتایج آن حتی از آنچه محققان جرأت تصور آن را داشتند، دلگرمکنندهتر است. دکتر کریستال مککال، نویسنده ارشد این مطالعه، گفت: «یکی از بزرگترین شگفتیها این بود که چقدر فایده بالینی دیدیم.» استاد خانواده ارنست و آملیا گالو و استاد طب اطفال و پزشکی.
درمانی که در این کارآزمایی بالینی مورد استفاده قرار گرفت، اخیراً توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) به عنوان درمان پیشرفته پزشکی بازساختی یا RMAT معرفی شده است - که فقط برای گروه کوچکی از روشهای درمانی با پتانسیل بسیار زیاد برای درمان بیماریهای تهدیدکننده زندگی در دسترس است. این نامگذاری یک نقطه عطف بزرگ است و نشان میدهد که این سازمان با محققان همکاری نزدیکی خواهد داشت تا مسیر تأیید FDA را تسریع کند.
یک بیماری غمانگیز—و کورسوی امیدی
تشخیص DIPG فوقالعاده ناخوشایند است: میانگین زمان بقا پس از تشخیص کمتر از یک سال است و میزان بقای پنج ساله کمتر از 1% است. داروهای شیمیدرمانی موجود در برابر تومورها بیفایده هستند، پرتودرمانی فقط تسکین موقت ارائه میدهد و تومورها غیرقابل جراحی هستند زیرا سلولهای بدخیم با سلولهای سالم در مغز و نخاع درگیر میشوند.
این بیماری میتواند با پیشرفت سریع تومورها منجر به ناتوانی عمیق شود. از جمله اثرات دیگر، بیماران ممکن است توانایی راه رفتن، لبخند زدن، بلعیدن، شنیدن و صحبت کردن را از دست بدهند. آنها همچنین ممکن است درد نوروپاتیک ناشی از آسیب نخاع و همچنین فلج، از دست دادن حس و بیاختیاری را تجربه کنند.
در این شرایط وخیم، نتایج مطالعه جدید استنفورد منتشر شد. در یک کارآزمایی بالینی با ۱۱ شرکتکننده که این درمان را دریافت کردند، ۹ بیمار مزایای بالینی و/یا تصویربرداری و همچنین بهبود در معلولیتها را نشان دادند. علاوه بر این، در چهار شرکتکننده، حجم تومورها به میزان ... کاهش یافت. بیش از نیمی. و یکی از شرکتکنندگان در آزمایش، درو، پاسخ کاملی دریافت کرد: تومور او به طور کامل از اسکنهای مغزی ناپدید شد. او اکنون، چهار سال پس از تشخیص بیماریاش، سالم است. بزرگی این نتیجه - برای سرطانی که تاکنون به طور جهانی کشنده بوده است - غیرقابل انکار است.
سیل حمایتهای خیرین
در طول دهه گذشته، حمایت خیرین، تحقیقات مونیه را تسریع کرده است. ایدههای تحقیقاتی جدید معمولاً واجد شرایط دریافت بودجه فدرال نیستند و در مراحل اولیه تحقیقات او، کمکهای بشردوستانه برای شروع تحقیقات ضروری بود. اکنون، سرعت بالای اکتشافات مداوم مونیه - که خانوادههای درمانده به شدت در انتظار آن هستند - همچنان مدیون حمایت پرشور خیرین است.
در واقع، تاکنون کمتر حوزهای از تحقیقات کودکان، آن نوع حمایت قاطعی را که در ۱۴ سال گذشته به پیشرفت آزمایشگاه مونژ کمک کرده است، دریافت کرده است. مجموع مبالغ حمایتهای بشردوستانه برای تحقیقات او - بیش از ۱.۴ میلیون پوند - فوقالعاده است. به همان اندازه حیرتانگیز این واقعیت است که مونیه هدایایی در تمام سطوح، از ۱TP4T5 تا ۱TP4T5 میلیون، از یک پایگاه عظیم اهداکنندگان دریافت کرده است که شامل... بیش از ۱۰۰۰ فرد و بنیاد.
به کودکان مبتلا به تومور مغزی امید ببخشید
در این سفر خارقالعاده به ما بپیوندید. در پیشبرد تحقیقات نجاتبخش در آزمایشگاه مونیه مشارکت کنید.
داستان یکی از اهداکنندگان اولیه، معجزه می، به ویژه تکان دهنده است. در سال ۲۰۱۴، پس از ۴ سال مایانا از آنجا که او در DIPG درگذشت، مادرش، مایکا، بافت تومور خود را به آزمایشگاه مونژ اهدا کرد. مایکا امیدوار بود که اهدای بافت، تحقیقات را پیش ببرد و روزی مانع از آن شود که خانوادههای دیگر فقدان غیرقابل تحملی را تجربه کنند.
مایکا همچنین در جامعه پیتسبورگ خود، از جمله یک نمایش مد و یک رقص، مراسم جمعآوری کمکهای مالی ترتیب داد و بیش از $6000 برای تحقیقات مونژ جمعآوری کرد. این بودجه بسیار مهم بود. این پول برای اعطای بورسیه تحقیقاتی تابستانی در سال 2016 به یک دانشجوی کارشناسی استنفورد که کشتهای تومور DIPG را در آزمایشگاه مونژ غربالگری میکرد، استفاده شد. کار او در آن تابستان به تیم کمک کرد تا بفهمند که یک مولکول قند، GD2، به وفور در سطح اکثر تومورهای DIPG یافت میشود. امروزه، این مولکول قند توسط درمان سلول T CAR که در آزمایش بالینی مونژ و مکال استفاده میشود، هدف قرار میگیرد.
«مونیه میگوید: «حتی هدایای کوچک که در نقاط مهم و تأثیرگذار به کار گرفته میشوند، میتوانند تفاوت بزرگی ایجاد کنند.»
در چندین مورد دیگر، زمان اهدای هدایا به طور ویژهای قابل توجه بوده است. به عنوان مثال، Unravel Pediatric Cancer - بنیادی که توسط خانواده دیگری که فرزند خود را در اثر DIPG از دست داده بودند، تأسیس شد - درست زمانی که مونیه در حال بررسی گام بزرگ بعدی بود، با اهدای مبلغ قابل توجهی به او نزدیک شد: آزمایش یک درمان سلول T CAR با هدف قرار دادن GD2 در موشها.
پیشرفتهای باورنکردنی آزمایشگاه مونژ بدون حمایت عمیق امکانپذیر نبود. بافت dکمکهای مالی خانوادههایی که متحمل خسارات هنگفتی شدهاند، و همچنین کمکهای مالی طیف وسیعی از اهداکنندگان - که بسیاری از آنها هدایایی را به یاد یک کودک یا نوجوان اهدا کردهاند - در هر مرحله به راهاندازی و تداوم این تحقیق کمک کرده است.
مونیه میگوید: «بسیاری از اهداکنندگان، بنیادها و خانوادهها از تحقیقات DIPG حمایت کردهاند. بسیاری از خانوادهها حتی هدیهای غیرقابل تصور برای اهدای تومور مغزی فرزندشان دادهاند. همه آنها به تسریع کار ما کمک کردهاند. هر کمکی، چه کوچک و چه بزرگ، ما را قادر میسازد بدون تأخیر به جلو حرکت کنیم و تمام تلاش خود را برای کمک به خانوادههایی که با این بیماری وحشتناک مبارزه میکنند، انجام دهیم.»
همکاری منحصر به فرد در استنفورد
نمایش گسترده حمایت مالی اهداکنندگان در طول دهه گذشته، نه تنها گواهی بر نیاز مبرم به یک درمان مؤثر برای DIPG و سرطانهای مرتبط است، بلکه گواهی بر علم پیشگامانهای است که در قلب تحقیقات مونیه قرار دارد. و استنفورد، همانطور که مشخص شد، بستر مناسبی برای این علمِ در حالِ تغییرِ مرزها بود.
وقتی آزمایشگاه او یک هدف بالقوه را در مولکول قند GD2 شناسایی کرد، مونژ رابطه جدیدی را آغاز کرد که بعدها به نظر میرسید سرنوشتساز باشد. مککال، محقق برجستهای که به خاطر کارهایش در زمینه درمانهای ایمنی برای سرطانهای کودکان شناخته میشود، اخیراً به استنفورد آمده بود - و اتفاقاً در همان ساختمان، یک سالن آن طرفتر، کار میکرد. در واقع، مککال پیش از این برای بررسی پتانسیل استفاده از ایمونوتراپی در تومورهای مغزی کودکان اقدام کرده بود. همانطور که مونژ میگوید، وقتی دانشجویش GD2 را روی سطح کشتهای تومور کشف کرد، مسیر هموار شد. مونژ به سادگی به دفتر مککال رفت. مونژ میدانست که تیم مککال قبلاً یک درمان سلول T CAR را که GD2 را هدف قرار میدهد، مهندسی کرده است - بنابراین پرسید که آیا میتوانند با هم همکاری کنند تا آن را روی DIPG و تومورهای مرتبط آزمایش کنند. این پیشنهاد غیررسمی در نهایت منجر به آغاز همکاری فوقالعاده غنی و پرباری شد که به اثبات رسیده است.
در سال ۲۰۱۸، مونیه و مککال با انتشار مطالعهای در ...، نقطه عطف مهمی را جشن گرفتند. طب طبیعی نشان میدهد که درمان با سلولهای T CAR که GD2 را هدف قرار میدهد، میتواند تومورهای DIPG در موشها ناپدید میشوندمرحله بعدی همکاری آنها - یک آزمایش انسانی - به دلیل احتمال تورم در مناطقی مانند ساقه مغز، خطرناک بود. مونژ و مکال تا حد امکان اقدامات حفاظتی را انجام دادند و آزمایش بالینی را در سال ۲۰۲۰ آغاز کردند. در سال ۲۰۲۲، آنها منتشر کردند اولین نتایج امیدوارکننده این آزمایش در طبیعت.
اکنون، در آخرین یافتههای آزمایش بالینی در حال انجام، که این هفته منتشر شد طبیعتاین تحقیق پتانسیل عظیمی را برای تغییر مسیر کودکان و خانوادههایی که با DIPG و سرطانهای مشابه مواجه هستند، نشان میدهد.
آیندهای روشنتر در پیش رو
درو، شرکتکننده در آزمایش بالینی که پاسخ کاملی به درمان داشت، در سال ۲۰۲۰، در سال سوم دبیرستان، به DIPG مبتلا شد. با رشد تومورش، متوجه شد که برای حرکت به ویلچر نیاز دارد. در ژوئن ۲۰۲۱، درو اولین تزریق سلولهای CAR T خود را در استنفورد دریافت کرد. اگرچه این کار، به خصوص در اوایل آزمایش، دشوار بود، اما او در سال آخر دبیرستان نیز به دریافت تزریق ادامه داد و در کارهای کلاسی از خانه شرکت کرد.
تا بهار ۲۰۲۲، درو آنقدر بهبود یافته بود که میتوانست به مدرسه برگردد و میتوانست با واکر چرخدار در راهروها راه برود. در ماه مه همان سال، او بدون کمک از روی صحنه فارغالتحصیلی عبور کرد و مورد تشویق حضار قرار گرفت. اکنون، چهار سال پس از تشخیص بیماریاش، اسکنهای مغزی درو نشان میدهد که توموری ندارد و او سالم است، به راحتی راه میرود و به دانشگاه میرود. او رویای این را دارد که در احیای مناطق طبیعی، یک استراتژی حفاظتی که به عنوان احیای طبیعت شناخته میشود، شغلی برای خود دست و پا کند.
درو میگوید: «امیدوارم از تمام موفقیتهای من درس بگیرند تا به بچههای دیگر کمک کنند.» خانوادهاش نیز دائماً به دیگرانی فکر میکنند که با همین تشخیص ویرانگر روبرو هستند. پدر درو میگوید: «خسران زیادی وجود دارد که منجر به این تحقیق شد. امیدوارم آن خانوادهها بدانند که این موفقیت به خاطر آنهاست.»
برای مونیه، که ۲۰ سال پیش به عنوان دانشجوی پزشکی از یک کودک خردسال مبتلا به DIPG مراقبت کرد و از آن زمان خود را وقف یافتن درمانهای مؤثر کرده است، نتیجهی درو تنها به عزم او میافزاید. تجزیه و تحلیل تیم نشان میدهد که پاسخ شرکتکنندگان روی یک منحنی زنگولهای طبیعی قرار میگیرد - به این معنی که پاسخ کامل درو اتفاقی نیست. محققان سخت تلاش میکنند تا بررسی کنند که چگونه میتوانند درمان سلول T CAR - و همچنین کاربرد آن در سرطانهای فراتر از DIPG - را بهبود بخشند، با هدف دیدن نتایج بیشتر مانند درو و پاسخ به امید خانوادههای بیشتر.
در این سفر خارقالعاده به ما بپیوندید و مکمک مالی کردن به پشتیبانی ... تحقیقات حیاتی از آزمایشگاه مونیه.



