پرش به محتوا

در سال ۲۰۰۰، رابرت پاتنام، استاد سیاست عمومی در دانشگاه هاروارد، در مورد کاهش سرمایه اجتماعی در ایالات متحده، هشدار جدی داد. سرمایه اجتماعی شامل مزایایی است که از همکاری افراد با یکدیگر، با حس اعتماد و ارزش‌های مشترک، حاصل می‌شود. این سرمایه را می‌توان در شبکه‌های دوستی، محله‌ها، کلیساها، باشگاه‌ها و مکان‌های مشابه یافت که در آن‌ها افراد به طور هدفمند و متقابل برای یک خیر جمعی تعامل می‌کنند.

سرمایه اجتماعی شامل مشارکت مدنی و ارتباط اجتماعی است. سرمایه اجتماعی برای کیفیت زندگی ما بسیار مهم و شاید ضروری است، اما شواهد نشان می‌دهد که ما به طور فزاینده‌ای زندگی‌های منزوی و گوشه‌گیرانه‌ای را تجربه می‌کنیم که در آن کمتر احتمال دارد همسایگان خود را بشناسیم و کمتر احتمال دارد در فعالیت‌هایی که جوامع ما را تقویت می‌کند، شرکت کنیم. در نتیجه، ما فرصت‌هایی را برای بهبود زندگی خود و اطرافیانمان از دست می‌دهیم. قطب‌بندی سیاسی درون دولت شاید جدیدترین نمونه از اتفاقی باشد که هنگام ناپدید شدن سرمایه اجتماعی رخ می‌دهد، اما فقدان آن در نحوه ساختار مراقبت از آسیب‌پذیرترین افراد جامعه نیز مشهود است.

برای آن دسته از ما که برای ایجاد یک سیستم مراقبت مؤثر برای کودکان دارای نیازهای ویژه مراقبت‌های بهداشتی تلاش می‌کنیم، فقدان سرمایه اجتماعی و سیاست‌هایی که پرورش آن را ترویج می‌دهند، موانع اصلی هستند. یک سیستم مجموعه‌ای از وابسته به یکدیگر, تعامل عناصری که یک را انجام می‌دهند مورد نظر, هدف مشترکبا این حال، رایج‌ترین ویژگی سیستم مراقبت موجود برای این کودکان و خانواده‌هایشان این است که «چندپاره» یا «منفصل» است. این به شرایطی منجر می‌شود که در آن متخصصان (و خانواده‌ها) با هم تعامل ندارند، وابستگی متقابل خود را تشخیص نمی‌دهند و در مورد نتایجی که می‌خواهند به دست آورند، توافق ندارند. جای تعجب نیست که هماهنگی مراقبتی همچنان در نظرسنجی‌های خانواده‌ها و مدافعان کالیفرنیا به عنوان یک نیاز برآورده نشده اصلی خانواده‌های دارای کودکان با نیازهای ویژه مطرح می‌شود.  

آژانس‌ها و ارائه‌دهندگان خدمات کلیدی برای کودکان، اغلب یکدیگر را نمی‌شناسند، با وجود اینکه سال‌ها در یک جامعه کار کرده‌اند. آن‌ها تجربه نشستن دور یک میز برای یادگیری اینکه هر کدام چه کمکی می‌توانند به ایجاد سیستم‌های مراقبتی بهتر کنند را نداشته‌اند. آن‌ها در مورد اهداف مشترک یا همپوشانی که ممکن است داشته باشند، اینکه چگونه موفقیت یکی به موفقیت دیگری وابسته است، یا اینکه چگونه می‌توانند برای بهبود نتایج برای کودکان و خانواده‌ها با هم تعامل داشته باشند، بحث نکرده‌اند.

کارکنان بنیاد سلامت کودکان لوسیل پاکارد، در همکاری با سازمان‌ها و جوامع کالیفرنیا، بارها با جوامعی مواجه شده‌اند که در آن‌ها، سازمان‌ها و ارائه‌دهندگان خدمات کلیدی برای کودکان، با وجود سال‌ها کار در یک جامعه، یکدیگر را نمی‌شناسند. آن‌ها تجربه‌ی نشستن دور یک میز برای یادگیری اینکه هر کدام چه نقشی می‌توانند در ایجاد سیستم‌های مراقبتی بهتر داشته باشند را نداشته‌اند. آن‌ها در مورد اهداف مشترک یا همپوشانی خود، چگونگی وابستگی موفقیت یکی به موفقیت دیگری یا چگونگی تعامل آن‌ها برای بهبود نتایج برای کودکان و خانواده‌ها، بحث نکرده‌اند. ایجاد سرمایه اجتماعی به شبکه‌های اجتماعی نیاز دارد و برای عملکرد سیستم‌ها به سرمایه اجتماعی نیاز است.

سازماندهی و عملکرد آژانس‌های ایالتی در کالیفرنیا، جریان‌های مالی و مقررات چندگانه و محتاطانه‌ای را ایجاد می‌کند که خدمات کودک و خانواده به آنها وابسته است. این پراکندگی و عدم تلاش در میان این آژانس‌ها برای الگوسازی همکاری، منجر به ایجاد شرایط دشوار برای شهرستان‌ها و جوامعی می‌شود که می‌خواهند سیستم مراقبت را بهبود بخشند. برخی از دولت‌های ایالتی، عملکردهای قوی سازماندهی جامعه را برای کمک به غلبه بر این مشکلات دارند. کالیفرنیا چنین عملکردی ندارد.

بسیاری از جوامع در سراسر کشور و برخی جوامع در کالیفرنیا، تلاش کرده‌اند تا با گرد هم آوردن ذینفعان کلیدی، نیازهای خانواده‌ها را برطرف کرده و از پراکندگی خدمات بکاهند.

تلاش‌های موفق معمولاً شامل موارد زیر است:

  • رهبری پرشور از یک سازمان کلیدی
  • نمایندگی گسترده و مناسب از سوی آژانس‌های جامعه، ارائه دهندگان خدمات و خانواده‌ها
  • موفقیت‌های قبلی در همکاری مشترک
  • جلسات منظم و ساختارمند
  • اطلاعات آزادانه به اشتراک گذاشته شده
  • نتایج و اهداف مشترک مورد توافق
  • شناسایی مشکلات سیستم، علل ریشه‌ای آنها و راه‌حل‌های بالقوه
  • بهره‌گیری از منابع موجود، مشارکت‌های موجود، زیرساخت‌ها و بودجه
  • گنجاندن فعالیت‌ها و فرآیندهای جدید در شرح وظایف کارکنان فعلی
  • ارتباط، ارتباط، ارتباط
  • بررسی و ارزیابی منظم پیشرفت

اگرچه اقدام محلی می‌تواند در سطح محلی مؤثر باشد، اما سیاست‌های عمومی بزرگ‌تر نیز می‌توانند اقدامات محلی را تحریک و تسهیل کنند. همانطور که پاتنم نوشت، «... کوچک‌تر برای ایجاد و حفظ ارتباطات بهتر است. از سوی دیگر، بزرگ‌تر برای توده بحرانی، قدرت و تنوع بهتر است.» 1 سیاست‌های عمومی و استراتژی‌های مشارکتی می‌توانند اقدامات را هم در سطح جامعه محلی و هم در سطح ایالت تسهیل کنند.

در این راستا، کالیفرنیا آماده تغییر است. برای شروع، رهبری ایالت و شهرستان می‌تواند با الگوسازی رفتار محترمانه و مشارکتی، سرمایه اجتماعی و سیستم‌های با عملکرد بالا را برای کودکان و خانواده‌ها بهبود بخشد. دوم، تقدس برنامه‌های عمومی فردی باید به چالش کشیده شود و هیچ‌کدام نباید از محدوده بررسی و بهبود خارج شوند. سوم، سیاست‌گذاران باید درک کنند که منافع ویژه و منافع عالی کودکان لزوماً یکسان نیستند.

چند کار دیگر که کالیفرنیا می‌تواند برای تقویت سرمایه اجتماعی انجام دهد:

  • با ارائه کمک‌های فنی، توسعه جامعه را ارتقا دهید؛ برای مثال، با گسترش نقش دولت خدمات ترویج کشاورزی برای کمک به جوامع روستایی، همانطور که برخی ایالت‌های دیگر انجام داده‌اند
  • اعطای کمک‌های مالی توسعه اجتماعی که نیازمند مشارکت طیف وسیعی از ذینفعان است
  • تضمین نمایندگی و مشارکت بیشتر مردم در فرآیندهای حاکمیتی به گونه‌ای که ذینفعان در شکل‌دهی و حل مشکلات مشارکت کنند.
  • با الزام حداقل سطوح نمایندگی از جوامع متنوع در کمیته‌هایی که نماینده شهرها یا شهرستان‌هایی هستند که متقاضی بودجه ایالتی هستند، انگیزه‌هایی برای مشارکت متنوع در تصمیم‌گیری‌های محلی فراهم کنید.

فقدان سازمان اجتماعی و سرمایه اجتماعی در بسیاری از جوامع کالیفرنیا، مانع ایجاد خدمات کارآمد و مؤثر برای همه ساکنان، به ویژه برای آسیب‌پذیرترین افراد که بیشتر به برنامه‌های عمومی وابسته هستند، می‌شود. اقدامات زیادی می‌توان برای اصلاح این وضعیت انجام داد، اما ابتدا باید مشکل را تشخیص داد و مورد بحث قرار داد.

 

1 پاتنم آر دی، فلدشتاین ال ام. بهتر با هم: احیای جامعه آمریکایی انتشارات سیمون و شوستر، نیویورک، ۲۰۰۳